۱۳۸۹ خرداد ۹, یکشنبه

آقا اجازه ...

- به فرزاد کمانگر و رقص سرخ عاشقانه‌اش
بچه‌ها بنویسید: بابا آب داد
آقا اجازه ...
بچه‌ها بنویسید: بابا نان داد
آقا اجازه، بابای من زندان است، بابای من آدم خوبی است، زندان مگر جای آدم‌های بد نیست ؟
بچه‌ها بنویسید: دارا انار دارد
آقا اجازه، ما دارا نیستیم، مادرمان می‌گوید اینجا انار ندارد
بچه‌ها بنویسید: آن مرد در باران آمد
آقا اجازه، آن مردی که در باران می‌آید بابای من نیست؟
...
آقا اجازه سلام
آقا اجازه ما مشق‌هایمان را خوب نوشته‌ایم، درسمان را خوب یاد گرفته‌ایم
آقا اجازه من دارم کار می‌کنم، نان در‌می‌آورم
آقا اجازه بابایمان در باران نیامد
تابوت در باران آمد
لاله در باران روئید
آقا اجازه شما هم در باران رفتی
آقا اجازه من از تابوت بدم می‌آید
لاله در باران می‌روید
آقا اجازه ...

هیچ نظری موجود نیست: