جادهها برای رفتناند یا برگشتن؟
این را دوستی پرسید امروز. جاده با جاده فرق دارد دوست من. بعضی جادهها برای رفتناند، جادههای بد رفتن را میگویم. برای اینکه بروی و برنگردی هرگز. برای اینکه فراموش کنی مبداً ات کجا بوده، بعضی جادهها برای فراموشیاند.
جادههای خوب رفتن اما شادند، پر از حس عمیق رسیدناند، مهرباناند.
جاده با جاده فرق دارد دوست من. جادههای برگشتن غمگیناند، ساکتند، یک جور تکرار میشوند انگار. جادههای برگشتن به مقصد که نزدیک میشوند رویاش رنگ نارنجی شادی پاشیده میشود، سبک میشوی انگار و سنگینی جاده خودش را از روی دوشت برمیدارد.
جاده برای رسیدن است دوست من، جاده تو را میرساند، خود خود جاده.
کنارگذر:
"رهگذر" که همسفر شود، جاده برای همیشه رفتن میشود برای نرسیدن...
جادههای خوب رفتن اما شادند، پر از حس عمیق رسیدناند، مهرباناند.
جاده با جاده فرق دارد دوست من. جادههای برگشتن غمگیناند، ساکتند، یک جور تکرار میشوند انگار. جادههای برگشتن به مقصد که نزدیک میشوند رویاش رنگ نارنجی شادی پاشیده میشود، سبک میشوی انگار و سنگینی جاده خودش را از روی دوشت برمیدارد.
جاده برای رسیدن است دوست من، جاده تو را میرساند، خود خود جاده.
کنارگذر:
"رهگذر" که همسفر شود، جاده برای همیشه رفتن میشود برای نرسیدن...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر