۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

منظره جالب

راننده داشت از تصادف‌هایی که در جاده‌ها دیده بود برایم تعریف می‌کرد. می‌گفت: "چند وقت پیش یک موتوری که یک نفر هم ترکش نشسته بود توی جاده می‌رفت. برای اینکه باد اذیتش نکند رفته بود پشت یک تریلی و فاصله‌اش هم زیاد نبود. پشت سرش هم یک مینی‌بوس بود. یکدفعه تریلی زد روی ترمز و موتوری با کله خورد پشت تریلی و مینی بوس هم از رویش رد شد. منظره‌اش خیلی جالب بود !"

کنارگذر :
فضاهای دوست‌داشتنی ام دارند برمی‌گردند. نوستالژی چیز خوبی است، کلاً . مسافرت‌های یکروزه با نادر و پری یکی از آنهاست، می‌بردم به روزهای دوست داشتنی ...

فرعی:‌
تنبل نشده‌ام برای نوشتن. کلی سوژه دارم اتفاقاً که وقت ندارم بنویسمشان. در Note گوشی‌ام می‌نویسمشان که یادم نرود.

هیچ نظری موجود نیست: