۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

بلا بلا بلا بلا بلا !

در پارکینگ آزادراه توقف کرده بودم تا منبع صدای عجیبی که از ماشین می‌آمد را کشف کنم. پرایدی رسید و جلوی من پارک کرد. روی شیشه عقب ماشین‌اش یک نشان بزرگ "فرِوهر" چسبانده بود که زیرش با خط درشت و با شبرنگ نوشته شده بود :"اللهم عجل لولیک الفرج" ! صدای ساسی مانکن هم از ماشین به گوش می‌رسید که می خواند: "بلا بلا بلا بلا بلا بلا، واسه تو می خرم طلا، ملا ..." !.

کنارگذر:
از زنجان که به سمت صائین قلعه بروی، بعد از سه‌راهی طارم و در دل کوه یک ردیف نور مارپیچ چشمت را خیره می‌کند. اگر هوا مه آلود هم باشد منظره‌ای خیال انگیز زیبایی جلوی چشمانت پدید می‌آید که دل نمی‌کنی از نظاره اش و آن چراغ‌های گردنه "خان چایی" است در جاده طارم. زیباست.

هیچ نظری موجود نیست: