از ونک سوار ماشینهای سیدخندان شده بودم، کرایه 350 تومان بود آنوقت. میانه راه یکی خواست پیاده شود، 175 تومان داد به راننده و راهش را کشید تا برود. راننده صدایش کرد و گفت: کجا آقا، این که کمه. اشتباه کردی. مسافر هم با اعتماد به نفس کامل گفت: اصلا هم کم نیست، خیلی هم درسته. من وسط راه پیاده شدم، نصف کرایه رو هم میدم.
بحث راننده و مسافر سر کرایه بالا گرفت و داشت طول میکشید که آقای کت و شلواری مرتب صندلی جلو صدایش درآمد و رو به مسافر کرد و گفت:"آقای راننده راست میگن خوب، شما چه اول مسیر پیاده بشید چه آخرش باید کل کرایه رو بدید. وقت مردمو نگیرید."
مسافر که عصبانی تر شده بود سرش را از شیشه کرد تو و گفت: " تو چی می گی؟ اصلاً کی با تو زر زر کرد ؟!".
کنارگذر: بحث راننده و مسافر سر کرایه بالا گرفت و داشت طول میکشید که آقای کت و شلواری مرتب صندلی جلو صدایش درآمد و رو به مسافر کرد و گفت:"آقای راننده راست میگن خوب، شما چه اول مسیر پیاده بشید چه آخرش باید کل کرایه رو بدید. وقت مردمو نگیرید."
مسافر که عصبانی تر شده بود سرش را از شیشه کرد تو و گفت: " تو چی می گی؟ اصلاً کی با تو زر زر کرد ؟!".
همه به جاده خاکی زدهاند انگار...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر